Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، خانم دستفروش با اشاره به نیروهای یگان ویژه‌ای که دور میدان مستقر شده‌اند، می‌گوید: «خدا رو شکر اینها هستن وگرنه بعضی‌ها که این روزها همه‌جا رو به آشوب کشیدن، روزگار ما رو سیاه می‌کردن. به خودشان هم گفتم. روزی که همه‌جا شلوغ شده بود،‌ سمت این نیروها رفتم و گفتم: اومدم بهتون خسته نباشید بگم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ما می‌دونیم شما برای امنیت ما زحمت می‌کشید. ممنون شماییم...اما نمی‌دونی اونها چطور من رو شرمنده کردن...

 پیچ کوچه را که رد می‌کنم و وارد پیاده‌رو خیابان اصلی می‌شوم، با وجود تاریکی هوا،‌ از دور چهره‌ام را تشخیص می‌دهد و از همان فاصله دستش را به علامت سلام بلند می‌کند. ماه‌هاست در این نقطه و در این ساعت، همدیگر را می‌بینیم و حال و احوال و خوش و بش می‌کنیم؛ بدون اینکه حتی اسم همدیگر را بدانیم. بعد از احوالپرسی و خداقوت همیشگی، تا می‌پرسم: چه خبر؟ با هیجان می‌گوید: «امروز الحمدلله آرومه. چند تا مشتری هم داشتم...» به بساطش نگاه می‌کنم و باز هم نظم همیشگی لیف و جوراب و دستمال‌هایی که در چند ردیف کنار هم چیده، به نظرم جذاب می‌آید. می‌خواهم با خوشحالی‌اش همراهی کنم که به سمت میدان اشاره می‌کند و می‌گوید: «خدا رو شکر اینها هستن وگرنه بعضی‌ها که این روزها همه‌جا رو به آشوب کشیدن، روزگار ما رو سیاه می‌کردن. نمی‌ذاشتن زندگی کنیم.»

عکس خاص دو نفره دختر دهه نودی با مامور یگان‌ ویژه!

رد انگشت اشاره‌اش را که می‌گیرم، به میدان می‌رسد و او در همان حال ادامه می‌دهد: «منظورم این پلیس‌ها هستند که لباس مخصوص می‌پوشن. خدا خیرشون بده. بهشون چی میگن؟» اشاره‌اش به نیروهای یگان ویژه‌ای است که دور میدان مستقر شده‌اند و اوضاع را زیر نظر دارند.

کنجکاو شده‌ام از راز دعای مخصوصش برای نیروهای یگان ویژه سر دربیاورم. می‌پرسم: چطور؟ این روزها اتفاقی براتون افتاده؟ خانم دستفروش با لحن خاصی می‌گوید: «همین که من، یک زن تنها، شب‌ها با خیال راحت و بدون هیچ مشکلی می‌توانم از تهرانپارس تا آزادی بروم، به خاطر وجود اینهاست. توی این چند روز دیدی یک عده چه آشوبی به پا کردن توی خیابون‌ها؟ باور کن بعضی‌هاشون آنقدر خشن بودن که من فکر می‌کنم اگر فرصت پیدا کنن،‌ تک‌تک ما رو از خونه‌هامون بیرون می‌کشن و بهمون رحم نمی‌کنن. واقعاً اگر این نیروهای پلیس نبودن، مگه امثال من توی این روزها جرئت داشتیم از خانه بیرون بیاییم؟

اینها را به خودشان هم گفتم. دو سه روز قبل که همه‌جا شلوغ شده بود،‌ آرام‌آرام رفتم سمت میدان و نزدیک این نیروهای... چی گفتی؟ آهان، نیروهای یگان ویژه. رفتم نزدیکشان ایستادم. گفتم: آقا من نمی‌خوام شعار بدم و شلوغ کنم ها. اومدم بهتون خسته نباشید بگم. ما می‌دونیم شما برای امنیت ما زحمت می‌کشید. ممنون شماییم.»

نگاهش می‌کنم. شال زرشکی ساده‌ای سر کرده و ریشه‌های سفید از زیر موهای رنگ‌کرده کم‌پشتش بیرون زده. ۵۰، ۶۰ ساله به نظر می‌رسد و خط‌های عمیق روی پیشانی و دور چشمش از سال‌ها زحمت و رنج حکایت دارد. نگاهم به چشم‌های خسته اما امیدوارش که می‌رسد،‌ بی‌اختیار لبخند می‌زنم و می‌پرسم: خب،‌ آقای مأمور در جوابتان چه گفت؟ چشم‌هایش برق می‌زند و می‌گوید: «هیچی. با محبت، دست روی سینه، تشکر کرد. از آنها خیلی تشکر کردم فقط یک گلایه داشتم...»

خانم دستفروش نفس بلندی می‌کشد، خاک روی یکی از بسته‌های جوراب را می‌گیرد و می‌گوید: «گفتم: فقط این وضعیت باعث شده کار و زندگی ما به هم بریزه. من، یک زن تنها هستم که زندگی‌ام از راه دستفروشی می‌گذره. باور کنید توی این چند روز هیچی نفروختم. الانم که شلوغ شد، دوباره بساطم رو پهن نکرده،‌ جمع کردم. به خدا تمام سرمایه من، همین ۲، ۳ کیسه لیف و دستمال و جورابه. اگه زیر دست و پای این آدما از بین بره، زندگی‌م لنگ می‌مونه... آقای مأمور به اطراف سرک کشید و گفت: کجا بساط می‌کنید؟ گفتم: اون طرف میدان، جلوی بانک. گفت: چی می‌فروشید؟ جوراب مردانه ضخیم هم دارید؟ گفتم: نه اما اگه بخواهید، براتون میارم... همان‌طور که داشتیم صحبت می‌کردیم، یکی از پشت سر گفت: «خانم بیایید اینجا.»

به طرف صدا برگشتم. یکی از آن مامورانی بود که انگار جوراب مشکی روی سرشان کشیده‌اند و فقط چشم‌هایشان پیداست. از خستگی روی صندلی پیاده‌رو دراز کشیده بود. از یک نفر شنیده بودم این نیروها توی این روزها مدام آماده‌باش هستن و اصلاً خانه نمی‌رن. رفتم جلو. از روی صندلی بلند شد. دست کرد توی جیبش و چند اسکناس ۱۰ تومانی درآورد، به سمت من گرفت و گفت: شنیدم امروز دشت نکردید. فکر کنید من ازتون خرید کردم. پول زیادی نیست اما میشه برای شام امشبتون یه چیز ساده بگیرید...»

چشم‌های زن میانسال پر می‌شود. با دست‌هایش چشم‌های سرخ شده‌اش را می‌مالد و می‌گوید: «خیلی به من محبت کردن. آخرش هم اون آقای مأمور اولی گفت: از روزهای بعد، بدون نگرانی بساط کنید. بچه‌های ما اینجا حاضرن و مراقب هستن برخوردی با شما نشه... خدا خیرشون بده، خیالم رو راحت کردن.»

خانم دستفروش ساعت را نشانم می‌دهد و مادرانه تاکید می‌کند برای آرامش خانواده‌ام زودتر راهی شوم. با لبخندش بدرقه‌ام می‌کند و من به تفاوتِ زمین تا آسمانِ واقعیت نیروهای یگان ویژه با تصویر غیرمنصفانه‌ای که در فضای مجازی از آنها ترسیم شده، فکر می‌کنم. این روزها که رسانه‌های معاند و بازوهای رسمی و غیررسمی‌شان در فضای مجازی با انتشار فهرست بلندبالایی از دروغ‌های بی‌پایان، برای مخدوش کردن تصویر نیروی انتظامی در اذهان مردم ایران از هیچ کاری فروگذار نمی‌کنند، انتشار تصاویر دلنشینی از همدلی و تعامل محبت‌آمیز نیروهای یگان ویژه و دیگر نیروهای انتظامی با مردم و حرکت زیبای اقشار مختلف مردم در تقدیر از زحمات این مدافعان خستگی‌ناپذیر امنیت، رفته‌رفته غبار مجازی ایجاد شده را از چهره این نیروهای حمایتگر و امنیت‌بخش کنار می‌زند و بیشتر از هر وقت دیگر یادآوری می‌کند آنکه تلاش می‌کند نیروی انتظامی و مردم را مقابل هم قرار دهد، دلسوز ایران و ایرانی نیست.

کد خبر 711949 منبع: فارس برچسب‌ها پلیس امنیت دستفروش - دستفروشی - دستفروشان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: پلیس امنیت دستفروش دستفروشی دستفروشان نیروهای یگان ویژه خانم دستفروش همه جا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۸۰۲۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امیر نصیرزاده: وضعیت دانشگاه‌های آمریکا نشان می‌دهد بیداری بزرگی رخ داده است

جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: عملیات وعده صادق مبدأ یک تاریخ جدید و باعث تغییر معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای شده و از این پس وضعیت جهان به شکل‌ دیگری خواهد بود.

به گزارش ایسنا، امیر عزیز نصیرزاده جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح صبح امروز (چهارشنبه) در آیین گرامیداشت سالروز شهادت آیت الله مرتضی مطهری و روز معلم که در دانشگاه عالی دفاع ملی (داعا) برگزار شد، اظهار داشت: در بیانیه گام دوم وقتی در بحث تمدن‌سازی در مورد سرمایه انسانی اشاراتی ذکر می‌شود، تربیت نیروی انسانی به عنوان یک سرمایه بر عهده معلمان قرار دارد.

امیر نصیرزاده افزود: امروز  وقتی وضعیت دانشگاه‌های مرکز کفر یعنی آمریکا را نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که بیداری بزرگی رخ داده است؛ چرا که در این دانشگاه‌ها اعتراضات علیه جنایات رژیم صهیونیستی رخ می‌دهد؛ اما در مقابل برخی اساتید کشورمان که برای هر اتفاق کوچک و بزرگ کشور اظهار نظر می‌کنند در قبال چنین اتفاقاتی ساکت هستند؛ در صورتی که در کشور کفر حتی خوانندگان و رقاصان هم بیدار شدند و علیه جنایات رژیم صهیونیستی اظهار نظر کردند؛ ولی برخی اساتید کشورمان در قبال این اتفاقات، بی‌تفاوت بودند.

جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ادامه داد: برخی اساتید وقتی عملیات «وعده صادق» انجام شد، عنوان کردند که ارتش رژیم صهیونیستی با حمله به ایران یک تیر چراغ برق ما را هم سالم نمی‌گذارد؛ این‌گونه اظهارات نشان می‌دهد که ما به استاد مرزشکن نیاز داریم؛ نه کسانی که مقابل انقلاب و ارزش‌های اسلامی بایستند.

وی عنوان کرد: ما با جنگ شناختی گسترده‌ای مواجه هستیم؛ لذا در این جنگ، اساتید نقش اساسی برای شکل‌دهی اذهان دارند و بر این اساس، دانشگاه عالی دفاع ملی فرصت بسیار بزرگی برای نیروهای مسلح است؛ زیرا در این دانشگاه فرماندهان و مدیران برای نظامی تربیت می‌شوند که به تنهایی مقابل استکبار جهانی ایستاده است.

امیر نصیرزاده یادآور شد: حدود دو هفته پیش در گزارشی که خدمت فرمانده معظم کل قوا ارائه کردیم، معظم‌له از وضعیت دانشگاه عالی دفاع ملی ابراز رضایت کردند.

جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در ادامه گفت: عملیات وعده صادق مبدأ یک تاریخ جدید و باعث تغییر معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای شده و از این پس وضعیت جهان به شکل‌ دیگری خواهد بود؛ زیرا اکنون حاشیه امن رژیم صهیونیستی دچار مشکل شده و آن‌ها به سمت نابودی می‌روند.

وی اضافه کرد: اگر وضعیت یک سال گذشته این رژیم غاصب را با وضعیت فعلی آن‌ها از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اعتبار بین‌المللی، امنیتی، نظامی و دفاعی و... مقایسه کنید، متوجه می‌شوید که همه این موارد زیر سوال رفته و صهیونیست‌ها به خاک ذلت نشسته‌اند؛ حتی نظم نوین جهانی و جهانی‌سازی و الگو بودن آمریکا هم نقش بر آب شد.

امیر نصیرزاده خاطرنشان کرد: امروز ما در مقطع بسیار حساسی هستیم؛ زیرا به شکل رو در رو و چهره به چهره در برابر دشمن قرار داریم؛ لذا در چنین وضعیتی باید آینده‌نگر باشیم و بتوانیم مقتدرانه از این مرحله عبور کنیم.

جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در پایان با تأکید بر اینکه دانشگاه عالی دفاع ملی نقش بسیار بزرگی در تربیت فرماندهان و مدیران در سطح ایران دارد، گفت: ما در این دانشگاه باید پیشرو تحقق مطالبات رهبری در حوزه دانشگاه‌ها باشیم؛ از سوی دیگر اگر سازمان یا بخشی از نیروهای مسلح کشورمان بخواهد متحول شود، باید در این دانشگاه تعیین، بررسی و پژوهش شود که چگونه این تحول صورت گیرد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مردم غزه مقاومت را از ایرانی ها آموخته‌اند
  • رونمایی از نشان صادراتی GTS Plus سمنان
  • تشدید اعتراضات در مقابل پارلمان گرجستان
  • مصدومیت مامور یگان ویژه با نارنجک هواداران‌ در بازی پرسپولیس و سپاهان‌ | ویدئو
  • ویدئویی از کنایه سنگین پلیس به اکثر رانندگان ایرانی
  • حاشیه بازی پرسپولیس و سپاهان| عصبانیت شدید ترابی از تعویض/ مأمور یگان ویژه مصدوم شد!
  • روسیه ۲۹ پهپاد اوکراینی و ۵ «هامر» ساخت فرانسه را سرنگون کرد
  • امیر نصیرزاده: وضعیت دانشگاه‌های آمریکا نشان می‌دهد بیداری بزرگی رخ داده است
  • بستنی ایرانی در کدام کشورها پرطرفدار است؟ | خارجی ها بستنی ایرانی را با این طعم‌ها دوست دارند | جدیدترین قیمت بستنی قیفی، متری، سنتی و ویژه را ببینید
  • درگیری پلیس با معترضان به قانون ماموران خارجی در تفلیس